جدول جو
جدول جو

معنی گل فرستادن - جستجوی لغت در جدول جو

گل فرستادن
(سِ گُ تَ)
کسی را برای مقابلۀ خود طلبیدن. (غیاث)
لغت نامه دهخدا
گل فرستادن
ارسال گل برای کسی، (کشتی) کسی را برای مقابله یا کشتی طلبیدن
تصویری از گل فرستادن
تصویر گل فرستادن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پس فرستادن
تصویر پس فرستادن
بازگردانیدن، عودت دادن، رد کردن چیزی که کسی فرستاده، بازگرداندن چیزی که از کسی گرفته شده
فرهنگ فارسی عمید
(وَ مَ)
عودت دادن. بازگردانیدن
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا بَ تَ)
جایزه برای کسی فرستادن. پاداش فرستادن:
زین صلت کو قصاص کشتن راست
من شدم زنده تا فرستادی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(تَ / تِ شُ دَ)
در جوف کاغذ مو گذاشتن و برای معشوقه فرستادن به نشان آنکه تن من در هجر تو مانند موی لاغر و نحیف گشته است. (از ناظم الاطباء). موی دادن. (آنندراج). چون کسی به زنی عاشق شود و وصالش دست ندهد موی در کاغذی پیچیده در قوطی یا حقه گذاشته پیش معشوقه می فرستد و غرض از آن اعلام ضعف و نحافت بود در محنت هجر اگر معشوقه هم مشتاق او باشد او هم در جواب مو می فرستد:
می فرستم به تو از زلف تو مویی یعنی
اشتیاقم به وصال تو ز حد بیرون است.
خان خالص (از آنندراج).
و رجوع به مو دادن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پس فرستادن
تصویر پس فرستادن
عودت دادن، رد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس فرستادن
تصویر پس فرستادن
عودت دادن
فرهنگ واژه فارسی سره